قیـام

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا

قیـام

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا

قیـام

اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ی کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.

عضويت در خبرنامه


موسسه بيان معنوي

۱۷ مطلب با موضوع «موضوع :: سیاسی» ثبت شده است

عالیجناب که سال 88 اولاً تشخیص نداد 40 میلیون رأی برآمده از نظام 300 هزار شهید جمهوری اسلامی، بسی بلندتر از جناح‌پرستی است، و ثانیا تشخیص نداد که 24 از 13 بزرگ‌تر است، می‌خواهد برود خبرگان که برای ملت ما رهبر مشخص کند؟! اجتهاد پیشکش! به بعضی‌ها باید علامت کوچک‌تر بزرگ‌تر یاد داد!

(حسین قدیانی، روزنامه وطن امروز، 94/10/5 ، طاغوت طاغوت است)

 

 

جوابی دندان شکن به حسین قدیانی

 

ریاضیات قدیم :

13 < 24

 

ریاضیات  جدید :

اکبر یعنی بزرگتر

کدام طرف بزرگتر است؟   ←  کدام طرف اکبر است؟ ← اکبر کدام طرف است؟

 

   + 13 > 24

 

>  75,000,000

 

>  ∞

 

سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در افتتاحیه‌ی کنفرانس اتحادیه‌ی جهانی علمای مقاومت

6 مرداد1394
 
 
 خداوند می‌خواهد با این مصیبت‌ها امت را به مرتبه‌ای از شایستگی برای پیروزی نهایی برساند تا هنگامی که به پیروزی دست یافتند آن را تباه نکنند

 

نمی دانم چرا با این صحبت یاد احمدی نژاد افتادم. یاد آن سختی هایی که رهبری و امت حزب الله در دفاع از این دولت نهم تحمل کرد. یاد آن روزهای سخت فتنه 88 برای سرپا نگه داشتن آن دولت.

البته که آن سختی ها برای دفاع از اسلام، انقلاب و رأی جمهور بود و نه شخص احمدی نژاد ولی ضربه خوردن از کسی که از او انتظار نداری خیلی سخت است. به قول خودش « روزگاری شد و کسی مرد ره عشق ندید »

 

خدایا آن مرد ره عشق را برسان و ما را از این تبلهای توخالی نجات ده. خدایا ما تنبیه شدیم و قول میدهیم دگر بار به هر کسی اعتماد نکنیم.

حاج آقا : جیغ جیغ هورا ، الحمدلله!!!

وجدانش : چی شده حاج آقا خیلی شنگولی؟ اتفاقی افتاده؟ تحریما رو برداشتن؟

  • تحریما؟! مگه مهمه؟
  • مگه از اولش مذاکرات برای برداشتن همین تحریم‌ها نبود؟
  • نه عزیز من تحریما کیلویی چنده؟ مذاکره مستقیمو داشته باش! تصورشو بکن من و کدخدا، توی یه اتاق، زیر یه سقف، مذاکره مستقیم ...
  • واقعاً OK امریکا این‌قدر برات مهمه؟
  • نمی­دونی دیگه. اگه بدونی چند ساله آرزوی چنین صحنه­ای رو داشتم این‌جوری نمی­گی! از همان اول انقلاب، دوران جنگ، بعد جنگ، دوران اصلاحات ، احمدی‌نژاد تا همین‌الان. اصلاً تحریم‌ها رو هم خودمون به آمریکایی‌ها سفارش دادیم. اواخر سال 88 ، محسن مخملباف، پیغام خصوصی! اگه خدا بخواد و دعامون توی شبای قدر مستجاب بشه به همین زودی چی؟ سفارت کدخدا رو تو تهران افتتاحیش می‌کنیم...
  • پس حداقل نگو که نماینده مردمی و طرفدار تیم مذاکره‌کننده
  • تصورشو بکن پرواز مستقیم تهران – واشنگیتون چه شود. ععییی!!

دیروز سه شنبه 270 شهید مظلوم انقلاب در تهران شهید شدند.

تیتر یک روزنامه آفتاب یزد امروز (چهارشنبه)

این را مقایسه کنید با پیام حضرت امام خامنه ای درباره تشییع همین شهدا :

بسم الله الرحمن الرحیم

صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود بر فراز میهن اسلامی برافروختند. و صلوات و تحیات خدا بر شهیدان مظلوم غواص که با ظهور و حضور خود این فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند و پرچم یادهای عزیز و گرانبها و ذخیره های معنوی امت را با شکوهی هر چه تمام تر در کشور برافراشتند.

سلام بر دستهای بسته و پیکرهای ستم دیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردید ناپذیر را بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را می زداید. و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه و مسئولیت پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی می شناسید و می نیوشید و پاسخ می گویید. حضور پرمضمون امروز شما در تشییع این دردانه های به میهن بازگشته یکی از به یادماندنی ترین حوادث انقلاب است. رحمت خدا بر شما.

و سپاس بی حد از خدای مالک دلها و سلام بی پایان بر حضرت بقیه الله روحی فداه که صاحب این ثروت عظیم است.

 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

سید علی خامنه ای

 26 خرداد1394

5 تا سلام و 2 تا صلوات دارد.

فرق ما با شما همین است. سلام  بر شهیدان یا شهیدان خداحافظ

فرق ما با شما همین است؛ رو به شهدا و پشت به شهدا

مجله سیاست خارجی امریکا (FP) در مقاله ای با عنوان جمهوری اسلامی بچه آوری به موضوع کنترل جمعیت در ایران پرداخته که نکات جالبی دارد. از جمله اینکه :

1. در حالی که متوسط آمار نازایی زوجها در دنیا بین 8 تا 12 درصد است در ایران بیشتر از 20 درصد زوجها نازا هستند.

2. فتوای رهبر ایران درخصوص امکان استفاده از روشهای درمان ناباروی پیشرفته به یک مزیت ویژه برای ایران و شیعیان در منطقه خاورمیانه تبدیل شده.

پیشنهاد میکنم خودتان مطالعه کنید.

اصل مقاله

مطلب مفصلی را یکی از بازدید کنندگان سایت زاهدان پرس زیر این پست نوشته بود. دیدم خارج از انصافه که جوابی برای ایشان ننویسم. از آنجائیکه مطلب بنده هم قدری طولانی شد و ضمناً مطالب ایشان و جواب بنده مطالب روزمره و گذرایی نیستند و حداقل تا سالها معنادار است گفتم بزارمش توی وبلاگ. خوشحال میشم اگه نویسنده این مطلب یا افراد دیگه ای که جوابی به نظر بنده دارند مطلبشون رو بفرستند شاید ما هم هدایت شدیم.

کامنت آقای ناشناس :

جناب آقای جهانتیغ با سلام، گرچه میدانم که این متن سانسور خواهد شد. ولی توجه فرمایید.

۱) وقتی لابی دکتر شهریاری و افراطیون استان باعث استاندار شدن جناب دکتر دهمرده شد و مدیریت یکطرفه سیستانی بر استان رنگ و بوی افراطیگری بیشتری بخود گرفت، شما و امثال شما چه طرفداری از ۷۰% جمعیت باقیمانده استان کردید؟
۲) وقتی بحث استخدام می شود، چرا کسانی مثل بنده و چندنفر از دوستان بنده که همین الان در تهران و شهرهای بزرگ در حال اخذ مدرک کارشناسی ارشد و دکترا هستیم مجبور هستیم که به فکر ادامه زندگی در خارج استان شویم. چه کسی حق و حقوق ما را اجرا کرد؟ شما آنوقت کجا بودید.
۳) وقتی دو بار جلسه ملاقات حضوری مولوی عبدالحمید و دکتر احمدی ن‍ژاد با سنگ اندازی های افراطیون استان کنسل شد، چرا شما موضع نگرفتید و چه بسا بر ضد مولوی و اهل تسنن تبلیغ کردید.
۴) وقی همه کانال های ارتباطی چندمیلیون انسان و ایرانی با دولتمندان قطع می شود، نباید از کانال های دیگر (منظور مصاحیه و انتقاد) دست به اقدام زد؟
۵) وقتی مولوی عبدالحمید و دوستان ایشان و همچنین همه اهل تسنن، جنایات پلید جندالشیطان را محکوم کردیم، چرا افراطیون استان اخبار را طوری به دولتمندان منعکس کردند که مقصر را مسجد مکی معرفی کردند و باعث شد، دولت تصمیم به دخالت در امور مذهبی مردم اهل تسنن بزند.
۶) اگر شما واقعا خود را عادل میدانید، یک دوره که استاندار از شما بود، الان شما از استانداری یک بلوچ حمایت کنید. چرا شما دست به نامه نگاری به دولت نمیزنید و از انتخاب استاندار بلوچ حمایت نمیکنید.
خوب جواب این سوالتان را میتوان از متن اخبار سایت شما فهمید.
۷) جناب آقای جهانتیغ، همانطور که بیشترین رای را مردم استان و بلوچ به این دولت داد، دولت هم وظیفه دارد (توجه کنید) وظیفه دارد که اهل تسنن و بلوچ را در مدیریت کلان استان و چه بسا کشور دخالت دهد. حق اهل تسنن استان است که حتی استاندار استان از بین آنان باشد تا اقلیتی افراطی بر آنان حکمرانی نکند.
۸) الان دیگر هیچ بهانه ای برای بیسوادی اهل تسنن و بلوچ نیست. همین الان چندین نفر از بلوچ در مقطع دکترا در بهترین دانشگاه کشور درس میخوانن این گوشه ای از پیشرفت علمی مردم ماست که مطمئنا دیگر هیچ بهانه ای به دولتمندان نخواهد داد و مجبور هستند از این ثروت نهفته استان استفاده کنند.
۹) البته ناگفته نماند، این حرف بنده، طوری تلقی نشود که برادران سیستانی هیچ دخالتی در مسایل استان نکنند. بلکه از استعداد این برادران (به شرط دامن نزدن به امور تفرقه انداز) استفاده شود.
۱۰) این را بدانید، چه شما بخواهید و چه نخواهید، مولوی عبدالحیمد و مسجد مکی بعنوان پایگاه مرکزی اهل تسنن شناخته شده است، و همه دنیا مخصوصا کشورهای اسلامی آن را میشناسد.مطمئن باشد این قدرت بالقوه کشور، میتواند کشورهای اسلامی (که همگی اهل تسنن هستند) را بخود جلب کرده و باعث همکاری بیشتر آنها با کشور ما شود. مطمئن دیپلماسی اسلامی کشور ما میتواند از این پایگاه استفاده زیادی ببرد. تا متاسفانه ۸ سال دشمنی آنها با ما (بدلیل مدیریت غلط دولت قبلی) کاهش یابد.

در آخر این را بدانید که اهل اهل تسنن و بلوچ، مردم شرایط سخت و دشوار هستند. مردمی سخت کوش هستند. در بدترین شرایط اقتصادی و در زیر سایه سختترین دوره های زیر ظلم و ستم، کمر خم نکردند. این مردمان نوع دوست هستند. اهل ظلم و ستم نیستند.
این مردم، به ناحق به کسی ظلم نمیکنند. اگر جنایتکارانی مانند عبدالمالک و جنداشیطان شروع به شیطنت میکنند، مردم بیزاری خود را از آنان اعلام کردند.
این افراد کوته فکر دست به دامان شیطان صفتانی شدند که میخواهند دست به تفرقه بزنند.
این همان هدفی است که صدها سال انگلیس و اسراییل در فکر آن هستند تا با بدجلوه دادن یک گروه از مردم و عدم اعتماد دولت به آنان، آنها را از دایره قدرت دور کنند و از این طریق با فشارهای ناخواسته یک گروه از مردم را به گروهی مخالف درآورند.

جناب آقای جهانتیغ مطمئن باشید، گزارشات افراطیونی بین شما به دولت قبل و دور کردن بلوچ از دایره مدیریت استان در دولت قبل، باعث شد تا این گروه شیطان صفت بتواند هر چند کوچک، به جنایت خود ادامه دهد. چون توانسته از بین افراد فریب خورده یارگیری کند. مطمئن باشید با اعتماد دولتمندان به مولوی و همچنین بلوچ و اهل تسنن، خودبخود این غده بدخیم (هر چند کوچک) از دامان سیستان و بلوچستان،این استان دلیران و شجاعان پاک خواهد شد.

انشاله دست همه دشمنان افراطی و تفریطی استان، جنایتکاران، تفرقه اندازان و مزدوران آنها از استان قطع شود.

انشاله و خداحافظ

 

جوابیه بنده :

جناب آقای ناشناس بلوچ!
شمایی که معتقدید حساب آقای مولوی از امثال عبدالمالکها جداست!
تا کی در این چارچوب قومی فکری می کنید که مناصب دولتی سهمیه ای هستند؟ نظام جمهوری اسلامی هیچگاه اولویت را در انتخاب مسئولین قومیت قرار نمی دهد و اگر در جایی این اتفاق افتاده ربطی به نظام ندارد بلکه نتیجه انحراف برخی مسئولین است. البته اگر در انتخاب مسئولی فرد شاخصهای اصلی را داشته باشد و ضمناً از همان قوم و قبیله هم باشد حتماً ارجحیت دارد.
چرا شما به عنوان حق اهل سنت و بلوچ زیاده از حقتان مطالبه می کنید؟ مگر در این کشور فقط شما بیکاری؟ مگر فقط شما فقیری؟ اینهمه بیکار و فقیر شیعه. حق آنها را که خورده؟ جنابعالی زیر سایه کدام نظام درس خوانده ای و به قول خودت ارشد و دکترا می خوانی که اکنون از این نظام طلبکاری؟ آیا غیر از این است که همین نظام مسیر تحصیل و رفع بیسوادی و فقر را از بلوچستان فراهم کرده؟ اگر از حال و روز اجدادت خبر نداری از بزرگانت بپرس.
چه کسی گفته صدای اهل سنت به گوش مسئولین نمی رسد؟ می دانی مشکل کجاست برادر؟ مشکل آنجاست که عده ای به نام اهل سنت تریبون می گیرند، رابطه و امتیاز می گیرند اما بیش از همه امتیازات به اطرافیانشان می رسد در حالی که بیش از آنکه به این نظام و مردمشان وفادار باشند به عده ای تروریست کثیف در عربستان و پاکستان وابسته اند.
چه کسی مانع گرفتن مسئولیت توسط اهل سنت و قوم بلوچ شده؟ آیا در همین دولت نهم و دهم که شما از آن گلایه داری بیشترین فرمانداران و بخشداران از اهل سنت انتخاب نشدند؟ می دانی چه کسی مانع رشد اهل سنت در ایران می شود؟ کسانی که باعث می شوند همه به اهل سنت و قوم بلوچ نگاه امنیتی داشته باشند طبیعی است شما مسئولیت را به کسی که به وفاداریش به نظام و مردم شک داشته باشی نمی دهی. چه کسانی این نگاه امنیتی را ایجاد کرده اند؟ غیر از امثال عبدالمالکها و مولوی ها؟
شما چگونه حساب عبدالمالک و مولوی را از هم جدا می دانی؟ اگر از اینکه عبدالمالک و امثال او در همین حوزه های علمیه زیرمجموعه مسجد مکی تحصیل کرده اند بگذریم، واضح است که تا زمانی یک فضای روانی و یک توجیه منطقی برای گروهکی وجود نداشته باشد آنها وارد عمل نمی شوند. چه کسی این فضای روانی که امثال عبدالمالک به آن احتیاج داشتند را ایجاد کرده؟ غیر از تریبون مسجد مکی و شخص مولوی عبدالحمید؟ بیانیه های عبدالمالک را گوش کرده ای؟ چه تفاوتی با خطبه های جناب مولوی دارد؟ فقط ادبیاتش متفاوت است اما حرفها یکی است.
اگر شما با برخی مسئولین مشکل داری بله ما هم با بسیاری از آنان مشکل داریم. اما اگر مشکلت با نظام است بنده هم با شما مشکل دارم. جناب مولوی نظامی را متهم می کند که ثمره خون هزاران شهید است. شهدایی که جانشان را برای اعتلای کلمة الله نثار کردند. در بین کشورهای جهان اسلام بگرد کدام نظام را اسلامی تر از این نظام می یابی؟ طالبان؟ پاکستان؟ عربستان؟ امارات؟ ترکیه؟ مصر؟
ما منکر فاصله ای که این نظام و جامعه ما با وضعیت ایده آل اسلام دارد نیستیم. اما خیلی مهم است که ما اکنون زیر چکمه طاغوتهای معاند اسلام نیستیم. مهم است که مسیر حرکت خود را به سمت اسلام انتخاب کرده ایم. آیا ایجاد چالش برای این نظام با هر عنوانی و از جانب هر کسی باشد مطابق انصاف است؟

شهادت 17 مرزبان در استان سیستان و بلوچستان

پیام تسلیت رئیس‌جمهور برای جنایت سراوان

میدانید آقای روحانی مسئله با بیانیه حل نمی شود. اینجا دو تا مانع ناقابل وجود دارد.

1. امریکا که با نفوذش در ISI پاکستان امیدوار است تا این منطقه را تبدیل به پاشنه آشیلی برای ایران کند.
2. جریانات سلفی منطقه که زیر چتر عربستان پرورش یافته اند.

شمایی که با مولوی عبدالحمید در مجلس دل و قلوه میدهی و با اوباما میتلفنی فکر این روزها را هم باید میکردید.

روحانی ریگی اوباما

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ

(سوره : هود آیه : 113)

و به کسانى که ستم کرده‏ اند دل نبندید و میل و تکیه نکنید که آتش (غضب خدا) به شما میرسد در حالى که شما را جز خدا هیچ یاور و سرپرستى نباشد و نیز مورد نصرت خدا هم قرار نگیرید.

نامه ذلیلانه 31 حزب اصلاح‎طلب به اوباما

من دیو شهر قصه‌ها را دوست دارم!مذاکره
زنجیرو بند اشقیا را دوست دارم!
 
آن کس که پای چشم من نیلی شد از او
آن کس که زد تیر جفا را دوست دارم!
 
آن کس که ناموس مرا دزدیده، ایضاً
آن کس که کشته بچه ها را دوست دارم!
 
اصلاً چه معنی دارد از ما اخم و تندی
من مارو عقرب، اژدها را دوست دارم!
 
«آریزونا» را با بیابان‌های سرخش
«تونگای» سبز و باصفا را دوست دارم!
 
من، مارمولک‌های صحرایتان را
آن افعی بی دست و پا را دوست دارم!
 
این خاک ما، مال شما، ارزش ندارد!
من خاک پر قدر و بها را دوست دارم!
 
اموال ملّت را ربودی؟ نوش جانت!
من شیوه‌ی کفتارها را دوست دارم!
 
من با شما اسرار پنهانی ندارم
جاسوسی «سبز» و «سیا» را دوست دارم!
 
گفتی که این ملّت همه گرگند و وحشی
حق توحّش داده ها را دوست دارم!
 
هرچند جای زخم‌هایم پر ز خون است
من جای گاز و پنجه‌ها را دوست دارم!
 
با این‌که خونم را تو کردی توی شیشه
قدر شما، دراکولا را دوست دارم!
 
آقای دنیایی و اعمالت درست است
بمب اتم، هیروشیما را دوست دارم!
 
با دشمنانم دوستی کردی به خلوت
من «زامبی» انسان‌نما را دوست دارم!
 
پشت و پناه هر که با «ایران» بدی کرد
لطف و عطای در خفا را دوست دارم!
 
سرنیزه‌‌ی سربازتان تندیس صلح است!
لشکرکشی‌های شما را دوست دارم!
 
خون جوانان می‌چکد از چنگ‌هاتان
من حیله‌ها، نیرنگ‌ها را دوست دارم!
 
چون خیمه‌شب‌بازی توانمندید الحق!
نخ‌های جنس کاموا را دوست دارم!
 
بهر نجات آریامهر از تباهی
برنامه‌ریز کودتا را دوست دارم!
 
گفتند؛ ما میشیم و دور از جان، شما گرگ!
من زندگی چون بره‌ها را دوست دارم!
 
تاریخ طرح این سیاست‌ها گذشته!
من ذهن‌های نو گرا را دوست دارم!
 
من فرش قرمز پهن کردم پیش پاتان
اذن تشرّف از شما را دوست دارم!
 
نرد رفاقت باختم دستم بگیرید!
من «لاس وگاس» باقلوا را دوست دارم!
 
این‌جا نمی‌بینم به خود آبی وگرنه
در خون عیّاران شنا را دوست دارم!
 
گشته خلاصه شعر من در سطر بعدی
من «ینگه دنیا»، «آمریکا» را دوست دارم!

سیدعلی گتمیریان

حساب توئیتری منتسب به حسن روحانی، پیامی را به مناسبت فرا رسیدن سال نو یهودی درج کرد که در آن آمده بود: در حالیکه اکنون خورشید در تهران غروب می‌کند، برای همه یهودیان به ویژه یهودیان ایرانی، روش هشانای1 مبارکی را آرزومندم.



محمد جواد ظریف ابتدا در حساب توئیتر خود نوشت: روش هشانا مبارک.


دختر نانسی پلوسی رییس سابق مجلس نمایندگان آمریکا در پاسخ به این توئیت می‌نویسد: سال نو می توانست شیرین تر باشد اگر شما به انکار هولوکاست از سوی ایران پایان می دادید.

آقای ظریف نیز در جواب توئیتری خود به خانم پلوسی می‌‍نویسد: ایران هیچگاه هولوکاست را انکار نکرده است، مردی که تصور می شد این کار را کرده است، دیگر رفته است. سال نو مبارک.

 

انشاء الله که این آیات سوره مبارکه نساء با این رفتارها سنخیتی نداشته باشد. خودتان قضاوت کنید...

بسم الله الرحمن الرحیم

الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً (139)

 همانان که غیر از مؤمنان، کافران را دوستان [خود] مى‏گیرند. آیا سربلندى را نزد آنان مى‏جویند؟ [این خیالى خام است،] چرا که عزّت، همه از آنِ خداست.


وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فی‏ حَدیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی‏ جَهَنَّمَ جَمیعاً (140)

و البتّه [خدا] در کتاب [قرآن‏] بر شما نازل کرده که: هر گاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار مى‏گیرد، با آنان منشینید تا به سخنى غیر از آن درآیند، چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را همگى در دوزخ گرد خواهد آورد.


الَّذینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَ إِنْ کانَ لِلْکافِرینَ نَصیبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً (141)

همانان که مترصّد شمایند؛ پس اگر از جانب خدا به شما فتحى برسد، مى‏گویند: «مگر ما با شما نبودیم؟» و اگر براى کافران نصیبى باشد، مى‏گویند: «مگر ما بر شما تسلّط نداشتیم و شما را از [ورود در جمعِ‏] مؤمنان باز نمى‏داشتیم؟» پس خداوند، روز قیامت میان شما داورى مى‏کند؛ و خداوند هرگز بر [زیانِ‏] مؤمنان، براى کافران راه [تسلّطى‏] قرار نداده است.


إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى‏ یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلاً (142)

 منافقان، با خدا نیرنگ مى‏کنند، و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد ؛ و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند. با مردم ریا مى‏کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى‏کنند.


مُذَبْذَبینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبیلاً (143)

 میانِ آن [دو گروه‏] دو دلند؛ نه با اینانند و نه با آنان. و هر که را خدا گمراه کند، هرگز راهى براى [نجات‏] او نخواهى یافت.


یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ تُریدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً مُبیناً (144)

 اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به جاى مؤمنان، کافران را به دوستى خود مگیرید. آیا مى‏خواهید علیه خود حجّتى روشن براى خدا قرار دهید؟


إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیراً (145)

 آرى، منافقان در فروترین درجات دوزخند، و هرگز براى آنان یاورى نخواهى یافت.

-----------------------------------------------

1. روش هشانا (ראש השנה -Rosh Hashana) عبارتی به زبان عبری که اشاره به نخستین روز از ماه عبری تیشری دارد و به معنای آغاز سال نو یهودیان است.

یادداشت آقای مهدی محمدی تحلیلگر روزنامه وطن امروز در تبیین اوضاع کنونی و پیش بینی آینده. بنده به شخصه تحلیل ایشان را در مورد دولت آقای روحانی از تحلیل حاج حسین شریعتمداری بیشتر قبول دارم.

مهدی محمدیاول- یکی از مهم‌ترین مسائلی که حسن روحانی با آن مواجه خواهد بود این است که نسبت خود را با پدیده‌ای به نام چپ روشن کند. آنچه من در اینجا چپ نامیده‌ام در واقع سرجمع کسانی است که به طور سنتی خود را اصلاح‌طلب دوم‌خردادی می‌نامیده‌اند با آنها که در سال 88 فتنه نام گرفتند. چپ اکنون ادعا می‌کند انتخابات 24 خرداد را برده است. خواهیم دید این ادعا را تا چه حد می‌توان جدی گرفت اما این مساله اصلی نیست. مساله اصلی این است که حسن روحانی به عنوان برنده انتخابات 24 خرداد، خود چه فهمی از این مساله دارد و چپ را چگونه تحلیل می‌کند. چپ اکنون در 4 حوزه مدعی است:

1ـ چپ خود را برنده فضای سیاسی می‌داند و نتیجه می‌گیرد این امر محصول تفوق گفتمانی است که در حوزه اجتماعی پیدا کرده است. جریان چپ ادعا می‌کند در حوزه سیاسی برنده شده چون پیش‌تر در حوزه اجتماعی برنده شده است.

2ـ چپ مایل به بازگشت به ساختار نظام است ولی هنوز خود درک درستی از این مساله ندارد که این بازگشت به معنای تبدیل شدن به بخشی از سختار سیاسی نظام است یا اینکه بناست با استفاده از امکانات دولت دوباره بساط اپوزیسیونیسم در دولت پهن شود؟

3ـ چپ ادعا می‌کند حسن روحانی انتخابات 24 خرداد را برده است چون خود تبدیل به یک چهره اصلاح‌طلب شد و چون اصلاح‌طلبان از او حمایت کردند.

4ـ چپ ظاهرا مایل است گذشته خود را تکرار کند و معتقد، مصر و مدعی است این تکرار به دست حسن روحانی رخ خواهد داد.

درخشان‌ترین گذشته چپ آنطور که خودشان می‌گویند دوران دوم خرداد است بنابراین از دید آنها ایده‌آل دولت یازدهم این است که بدل به دوم خرداد دوم شود. چپ می‌گوید دولت روحانی جز این گزینه‌ای ندارد و پس‌پرده نسخه‌ای هم آماده کرده است در این باره که چگونه می‌توان دوم خردادی دیگر خلق کرد.

دوم: آیا جریان چپ برنده انتخابات 24 خرداد بوده است؟ 2 طیف از تحلیل‌ها درباره نتیجه انتخابات 24 خرداد وجود دارد که هر دو عمیقا گمراه‌کننده است. یک تحلیل این است که گفته شود روحانی رای آورد چون اصولگرا بود. اگرچه تبار سیاسی حسن روحانی به جریان راست نزدیک‌تر است تا چپ ولی تا آنجا که معیار تمییز اصولگرایی از غیر اصولگرایی وقایع سال 88 است روحانی را به معنای مرسوم کلمه نمی‌توان اصولگرا دانست. در واقع به عقیده من جریان اصولگرا نیازی هم ندارد که اصرار کند روحانی اصولگراست چرا که اساسا در انتخابات 24 خرداد به روحانی نباخته است که حالا برای تولید اعتماد به نفس ضرورتی به اصولگرا جا زدن او باشد. اصولگرایان در 24 خرداد اولا به خودشان باختند و ثانیا به میراثی که احمدی‌نژاد به جا گذاشته بود. به خودشان باختند چون نتوانستند در زمان درست تکلیف خود را تشخیص بدهند و توفیق عمل به آن را پیدا کنند (و با این حال بیش از 45 درصد رای آوردند) و به احمدی‌نژاد باختند چون عملا در تبدیل شدن به منتقدان صریح کارنامه او کاهلی کردند (و در مواردی اصرار کردند که ما ادامه احمدی‌نژاد یا یک احمدی‌نژاد جدید هستیم.) بنابراین روحانی اصولگرا نیست و ما اصولگرایان انتخابات 24 خرداد را باخته‌ایم.

اما آیا معنای این سخن که روحانی اصولگرا نیست این است که روحانی اصلاح‌طلب به مفهوم دوم خردادی کلمه یا جزو همفکران سازمان مجاهدین، حزب مشارکت و مجمع روحانیون است؟ خود او می‌گوید چنین نیست، مردم هم‌چنین شناختی از او ندارند و اصلاح‌طلبان هم اخیرا این نغمه را ساز کرده‌اند که روحانی از ما نیست و هرلحظه ممکن است از دست در برود. حدود 18 میلیون رای روحانی در این کشور رای چپ نیست. چپ هرگز این مقدار رای نداشته و امروز هم ندارد. این رای، رای به توقف وضع موجود بود و البته اصلاح‌طلبان در اینکه جامعه متقاعد شود روحانی مهم‌ترین کسی است که جدی‌ترین مرزبندی را با وضع موجود دارد نقش ایفا کردند. چپ نمی‌تواند رأیی را که احمدی‌نژاد و برخی اصولگرایان برای روحانی جور کردند به نام خود بزند چرا که اگر اینطور بود معنا نداشت که گزینه‌ای مانند عارف را که به همه معانی ممکن اصلاح‌طلب خالص‌تری است کنار بگذارد و به گزینه‌ای متوسل شود که اکنون باید صبح تا شب نقشه بکشند که چگونه از فاصله‌گیری روز‌افزون او با خودشان جلوگیری کند.

سوم: پروژه تبدیل کردن 24 خرداد به دوم خرداد دوم ابعاد مهمی دارد که الیت1 امنیتی و سیاسی جریان اصلاحات (و فتنه در پس و پشت آن) اکنون با جدیت در حال پیگیری آن است. چند نکته مهم در اینجا هست:

1ـ برای چپ ظاهرا چندان مهم نیست که در دولت روحانی پست‌های حساس بگیرد، مهم‌تر برای صحنه‌گردانان امنیتی این جریان این است که بتواند زیر عبای شیخ سامان سیاسی خود را احیا کنند. منظور از احیای سازمان سیاسی چپ اولا به صحنه بازگرداندن دوباره کادرهای ارشد، ثانیا بازگشایی احزاب و ثالثا احیای زیر‌ساخت‌های رسانه‌ای و مطبوعاتی است. چپ تصور می‌کند اگر روحانی صرفا فضای کافی برای انجام این عملیات را در اختیارش قرار بدهد، به خواسته اصلی خود رسیده است. چپ تصور می‌کند اگر بتواند سازمان کار سیاسی خود را دوباره احیا کند خواهد توانست ظرف 4 سال آینده دولت را از روحانی بگیرد. برای چپ، روحانی ابزار گذار و لذا یک رئیس‌جمهور یک دوره‌ای است.

برنامه کار چپ در دولت روحانی دوم خردادیزه کردن گفتمان دولت او است. هیچ نشانه‌ای از اینکه سران این جریان در مذاکرات خود با حسن روحانی علاقه‌ای به حل مشکلات اقتصادی کشور داشته یا پیگیر برنامه‌هایی ویژه در این حوزه باشند وجود ندارد. چپ اکنون به این می‌اندیشد که چگونه می‌تواند گفتمان حسن روحانی را به گفتمان خود نزدیک کند. برای این کار تمرکز چپ روی گرفتن پست‌های حساس غیراقتصادی در کابینه روحانی بویژه در حوزه‌های اطلاعات، ارشاد، علوم و کشور است. نشانه‌هایی هست که تا امروز سران چپ جز درباره این حوزه‌ها با روحانی مذاکره نکرده‌اند. گذشته از اینکه چپ می‌خواهد فضای امنیتی را روی خود سبک کند، این نوع مواجهه با دولت حسن روحانی معنایی جز این ندارد که از دید چپ ایده‌آل روحانی این است که تبدیل به یک خاتمی دیگر شود.

برای این منظور روحانی از جانب چپ برای تمرکز روی حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی، بازگرداندن الیت چپ به وزارت اطلاعات، چیدن نیروهای چپ در بدنه استانداری‌ها و فرمانداری‌ها و در نهایت آغاز درگیری‌های ساختاری و گفتمانی با نظام تحت فشار قرار خواهد گرفت و هر چه در این حوزه عمیق‌تر شود از اولویت شماره یک خودرو دولتش که ایجاد ثبات و سپس بهبود اقتصادی است فاصله می‌گیرد و به این ترتیب پشتوانه اجتماعی خود را –که گفتیم درصد محدودی از آن متعلق به چپ است- به سرعت از دست خواهد داد. روحانی بزودی در معرض این پرسش بزرگ قرار خواهد گرفت که میان مطالبات ضد‌ساختاری چپ و مطالبه فزاینده اجتماعی درباره حل مشکلات اقتصادی کدام را بر دیگری ترجیح خواهد داد.

---------

1. نخبه

منبع: وطن امروز - تسنیم