قیـام

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا

قیـام

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا

قیـام

اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ی کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.

عضويت در خبرنامه


موسسه بيان معنوي

ترجمه نامه

ستایش و ثنا پروردگاری را سزاست که فطرت انسانها را با اسمای جمال و جلال خود در چهل صباح بسرشت و رازهای اسمای خودرا در نهاد وی به ودیعت نهاد. و درک معانی و قدرت بیان آنها را به وی بیاموخت و سپس او را با توان دادن به کسب یقین با استفاده از قرآن و احادیث و با کاربرد دلیل و برهان گرامی داشت.

پروردگاری که نعمتهایش را بر مؤمنان بافرستادن پیامبر اکرم (ص) تکمیل نمود و نعمت هدایت را به اتمام رسانید تا آن حضرت آیات الهی را برآنان بخواند و آنان را تربیت نموده و کتاب و حکمت را یادشان دهد و آنچه را عقول ایشان یارای درک و رسیدن به آن را نداشته به واسطه پیامبر(ص) یادگیرند. تا مردمان را در روز بازپسین حجّتی بر خدا نباشد و نگویند: خدایا اگر پیامبری می‏فرستادی ما اطاعت وی را کرده رستگار می‏شدیم.

خدایی که ظاهر بیانات پیامبران را برای هدایت عموم مردم که خواهان نعمتهای ظاهری می‏باشند شریعت و قانون؛ و حکمتها و رازهای پوشیده در کارهای آنان را برای مرضهای قلبی و بیماریهای روانی شفا و نجات؛ و حقیقتهای ظاهره از حالات درونی آنان را برای رسیدن اهل حقیقت به بارگاه قدس خویش سبب و وسیله قرار داد.

پس قلبها و دلهایمان از درخشش کلمات پرنور آن حضرت نورانی گشت و با تابش ستارگان هدایت و حکمتهای پرنور وی، از تاریکی مناقشه ‏های علمای علم کلام و از اشتباهات سخنان همسان حکیمان مشّائی و اشراقی رهایی یافت.

خدایی که با حکمتهای الهی و ایمانی قرآن کریم، عقاید و باورهای ما را استوار و اصلاح نمود و از استدلالهای علوم طبیعی و ریاضی و عقاید من درآورده معتزله و اشاعره بی‏ نیازمان ساخت. و به وسیله احادیث صحیح نبوی و آثار متعالیه علوی ما را از مرضهای درمان ناپذیری که از سخنان فیلسوفان یونانی و ارتکاب کارهای طبیعی حیوانی و تقلید پدران و گذشتگان پدید آمده بود، در جوانی و پیری شفا بخشید.

پس برترین و پاکترین درودهای خداوند بر آن حضرت و آل اطهارش باد و خداوند به آن حضرت بهترین پاداش را که برای انبیای خود داده عنایت فرماید چرا که او راه رسیدن به حقیقت را با التزام به شریعت و پیمودن راه مستقیم خود، برای ما روشن ساخت و نیز برای ما بیان نمود که پند و موعظت، مؤمنان را سود بخشد و متّقیان را یادآوری است. همچنین به ما آموخت که خیرخواهی خالصانه برای برادران ایمانی از استوارترین ارکان دین است اگرچه آنان خیرخواهان را دوست نداشته باشند.

 

پس در پاسخ درخواست شما می‏گویم:

ای برادر ایمانی! شخص فهیمی مانند جناب عالی بخوبی واقف است که توجه و دلبستگی به دنیا و علاقه به ماندگار شدن در آن و بند و بارهای گران بر نفس نهادن با روی آوردن به ابزار طبیعی و جسمانی و مشغول شدن به لذتهای نفسانی و خواهشهای پست حیوانی مانع از رشد و ترقی و رسیدن به مرتبه والای معارف حقیقی والهی هستند.

بلکه بالاتر از آن، صرف نمودن تمام لحظات عمر در تدریس علوم رسمی و چشم ‏پوشی از طریقه تهذیب و تزکیه نفس با ریاضتهای شرعی و تقلید از پدران و استادان در مسائل اصلی و فرعی نیز مانع از عروج به آسمان معارف حقیقی و رسیدن به واقعیات هستی است.

پس از میان علوم معمول رسمی بهترینِ آنها را انتخاب کن و از آن نیز تنها به اندازه ‏ای که مورد نیاز و لازم است فرا گیر و از جدل و مناقشه در تحصیل علم که موجب بیماری روح و روان است، بپرهیز.

بعد از آنکه از علوم لازم به اندازه نیاز تحصیل کردی به پاکسازی روح و روانت بپرداز، زیرا که علم بستگی به زیادی تحصیل ندارد بلکه آن نوری است که در قلبها و دلهای مستعد که صلاحیت افاضه آن را داشته باشند می‏ تابد و همچنین نهاد دلها و قلبها با علم سرشته شده، اگر به آداب شایسته الهی آراسته شوی آن را خواهی یافت.

گرسنگی بسان ابری است که باران حکمت و معارف از آن فرو می‏ریزد. بنده ‏ای که چهل شبانه روز برای خدای تعالی اخلاص ورزد و همه کارهای خود را با اخلاص انجام دهد، چشمه‏ های حکمت در قلبش جوشیده و برزبانش جاری می‏گردد.

والاترین علوم اهل بیت : آن است که بر قلبها الهام گردد و برگوشها القا شود. و علم آن است که لحظه به لحظه و روز به روز حادث می‏شود.

پس گرد و غبار رسوم و عادات را از خود بزدای و راه و روش اهل شهادت و حضور را که به دنبال حقیقت هستند در پیش گیر، زیرا هر چیزی را حقیقت و ظاهری و مغز و پوسته‏ای است، پس پوسته را کنارانداز و حقیقت را بگیر.

بر حذر باش که فقط ظواهر آیات و روایت را بگیری و غیر آن را انکار کنی؛ چون برای هر آیه از کلام الهی ظاهری است و باطنی و حدّی است و مطَّلعی.

نسبت به دنیا و زینتهای آن بی رغبت باش زیرا دنیا جایگاه فریفتگی و خودنمایی انس و جن است و حیات آن به تصریح قرآن کریم بازیچه و سرگرمی است پس آن را بر اهلش که زنان و کودکان هستند واگذار و خود مانند مردان در طلب آخرت و حیات ماندگار باش که در نزد اهل معنی زندگی حقیقی و دائمی و واقعی در سرای بازپسین است.

دنیا چیست؟! آیا جز لقمه غذایی است که خورده می‏شود یا تکه لباسی است که پوشیده می‏شود یا زنی است که به نکاح در می‏ آید و همه اینها نزد صاحبان عقل چیزی جز وهم و پندار نیست.

او عکوسٌ فی المرایا أوظلال کلّ مافی الکون وهمٌ أو خیال

همه چیز که در عالم هستند یا وهم و خیال هستند یا عکسها و نقشه ایی که در آینه یا به صورت سایه نمودار می‏شوند یعنی نمود هستند نه بود.

آنچه در توان داری جانب خدای را آنچنان که در شأن اوست پاس دار و از او یاری بخواه و مجاهدت کن اولاً در راه خدای و سپس برای خدا، چون جهاد برای خدا سبب رسیدن و نیل به مقصد می‏باشد همانطوری که خدای تعالی خود در قرآن فرموده:

آنان که برای ما جهاد می‏کنند، آنان را بر راههای خودمان هدایت می‏کنیم.

امام زین العابدین(ع) نیز به آن اشاره فرموده در این دعا:

« مَن وفا بعهدک و تعبَ نفسَه فی ذلک واجهدها فی مرضاتک فاهلٌ للبشارة »

الهی آن که به عهد و پیمان تو وفا نموده و خود را در آن به سختی و مشقت انداخته و برای جلب رضای تو کوشش نموده، سزاوار بشارت و پاداش است.

و سر آنکه جهاد برای خدا موجب نیل به مرام و مقصد است این است که بنده مخلص را بدون فنای تمامی وجود و تسلیم نمودن امور به ولیّ خود، راه نجات دیگری در این دنیای مادی متصور نیست.

با به جای آوردن نمازهای نافله به خدای تقرب جوی تا آنکه حق چشم وگوش تو گردد. و در زمره مردانی باشی که برپیمان و عهد خدا وفادار مانده و امانت را به صاحب آن برگردانیده و به سوی خدای خویش که سرور و مولای حقیقی آنان بوده بازگشت نموده ‏اند. در زیر آسمانهای خدا، اولیا و بندگان محبوبی می‏ زیند که کسی غیر حق آنان را نمی ‏شناسد.

اگر براین اندازه قادر نبودی ـ و البته بدون توفیق الهی و قطع تعلقات و تحمل سختیهای طاقت فرسا قادر نخواهی بود ـ پس راه اصحاب یمین را در پیش گیر و سعی کن داخل آنان باشی که در حدیث وارد شده که:

اکثر بهشتیان را صاحبان عقلهای ناقص تشکیل می‏دهند. آنان که به زنان و دختران و غلامان و نعمتهای بهشتی بسنده کرده و از رضوان جمال الهی و قرارگاه صدیقین در بارگاه حق تعالی چشم پوشی نموده‏ اند.

آگاه باش که اکثر اهل دنیا در غفلت به سر می‏برند نه خیر و نفعی در آنها هست و نه‏ چاره ‏ای از معاشرت با آنها وجود دارد. پس باید جایگاه و مرتبه آنان را بشناسی و تا زمانی که در منزل و مأوای آنان هستی با آن مدارا نمایی و هر کدام را در رتبه شایسته خویش قرار دهی. البته در این مدارا و رعایت حال آنان نباید دینت را سرسری بگیری یا به اهل ظلم و ستم اعتماد و تکیه کنی. پس باید اذیت و آزار اهل دنیا را تحمل کنی، زیرا آسایش و نعمتهای سرای بازپسین به سختیها و شداید این عالم مادی پیچیده شده است؛ تا این شداید را تحمل نکنی به آن نمی‏رسی. پس همراه آنان که ایمان آورده ‏اند صبر و پایداری نیکو بنما و برخدایت اعتماد کن و اورا وکیل و کار گزار خود قرار ده.

هشیار باش که لجام و افسار نفست را در چراگاه رخصتهای شرعی آزاد نگذاری زیرا آن رخصتها و اذن ها از جانب شارع برای اهل زمان بوده که همان صاحبان عقلهای ضعیف و زنان و اطفال و ناآگاهان می‏باشند.

زندگی و گذران مولایت، پیشوای جن و انس حضرت علی(ع) را یادآور باش که چگونه این دنیا را سپری نموده، از نان جوینی آغشته به روغن پرهیز نمود و تناول نکرد.

و مبادا که با خود بگویی چه کسی نعمتهای الهی را حرام نموده ؟! زیرا این خیال باطل از وساوس ابلیس و موجب بازماندن از رتبه ‏های عالی اهل عرفان و یقین است چرا که بین حرام شدن با محروم ماندن نفس از رتبه‏ های عالی فرق آشکار و روشن وجود دارد ( یعنی آنچنان نیست که هر چیزی که حرام نباشد ارتکاب آن جایز است. بلکه آنان که خواهان مراتب عالی هستند از خیلی امور که حرام نیست اجتناب می‏کنند ) به همین دلیل امام موحدین و راهنمای اهل حقیقت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در مورد عسل مخلوط با شیری که ام ایمن آورده بود، فرمودند:

می‏توان به یکی از اینها کفایت کرد، نه آنها را می‏نوشم و نه تحریم می‏کنم.

و هم آن حضرت فرموده‏ اند:

حذر کنید از تن ‏آسایی و تن‏ پروری و مشغول شدن به کارهای بیهوده و خوش گذرانی و عادت به خوردن میوه‏ های لذیذ.

و هم در بعضی دعاها فرموده‏ اند: خدایا به تو پناه می‏برم از خو گرفتن به خوردنیها و نوشیدنیهای لذیذ و گوارا.

پس خوشی های خود را در دنیا سپری نکن و بهره ونیازمندی خویش را در آخرت فراموش منما، زیرا که لذتهای سرای بازپسین ماندگار و نفعش بیشتر است.

زینهار از صرف لقمه‏ های مشکوک و شبهه‏ دار، و فرو رفتن در مباهات، که موجب قساوت قلب و مایه محرومیت از درک لذت مناجات است.

زینهار از طلب ریاست، مبادا در خیالت ریاست جاگیر شود، زیرا کسی که بدون داشتن صلاحیت، ادعای ریاست کند از رحمت خدا به دور است و همچنین کسی که در آرزوی رسیدن به آن باشد باز از رحمت الهی به دور است.

ریاست جز برای کسانی که شایستگی آن را داشته باشند روا نیست و کسانی که شایستگی آن را دارند مؤمنانی هستند که خواهشهای نفسانی را مهار نموده و نفس خود را رام ساخته و دلهای خود را به یاد آخرت و با ذکر و یاد الهی زنده نموده، و ضمیر خود را از غیر خدا پالایش کرده و لحظات زندگی خودرا در جلب رضای حق صرف کرده ‏اند چندان که قلبها و دلهای آنان محل جلوه مشیت و خواست الهی گردیده و جز خواست خدا چیزی نمی‏ خواهند.

از مجالست با ریاست‏ طلبان بر حذر باش، خصوصاً کسانی که علاوه بر ریاست‏ طلبی، بدون داشتن نشانه‏ ای از علم، ادعای علم نیز می ‏کنند، زیرا آنها خدای خویش را از یاد برده ‏اند و همین موجب گردیده که خود را نیز فراموش کنند و به دنبال لذتهای پست حیوانی باشند و در توجیه کار باطلشان به آیات متشابه استناد می‏ کنند. آگاه باش که آنان به زودی در اثر این کارهای ناروا گمراه گشته به عذاب الهی و آتش قهر او گرفتار خواهند شد و به سزای عمل خویش خواهند رسید.

بعد از پاکسازی قلبت از غبار معصیت و خواهشهای نفسانی، به دل خود رجوع کن. حاصل کلام آنکه برتو لازم است که عقاید و باورهای خود را از راه استدلال و حقیقتهای الهی و عرفانی درست گردانیده و استوارسازی و درونت را به خلق و خوی شایسته و پسندیده و اوصاف فرشتگان زیور دهی، و آداب شرعی و عبادتهای بدنی را با شرطی که بر آنها مقرر شده به جای آری، تا آنکه صحت و راستی و حقیقت آنها را با چشم بصیرتت و دل پاکت به عیان ببینی.

البته این مراتب والا، با آرزو و هوس حاصل نمی‏ گردد و با ظاهرسازی از قبیل عبا و قبا بر دوش انداختن و انگشتر عقیق به دست کردن و عصا برداشتن و جامه عالمان و عابدان و پارسایان پوشیدن و یا خود را از نظر نسب به سلسله پاکان نسبت دادن به دست نمی‏ آید بلکه برای کسب آن باید از دنیا بگذری و دوستی آن را از دل خود بیرون کنی.

آگاه باش که انسان لذت ایمان را وقتی خواهد چشید که به دنیا بی ‏اعتنا باشد و دوستی آن را از دل بیرون کند و به این فکر نباشد که دنیا به کام چه کسی شد و نیز نشستن در حلقه شاگردان و تفاخر به آنان و یاد مدرسه و شاگردان آن را فراموش کند. بعد از آن هم در تمام کارهایی که انجام می‏دهد یا ترک می‏کند نیت پاک و اخلاص کامل داشته باشد. و وقتی که ترک دنیا و خارج نمودن دوستی آن از دل، برای کسی حاصل شد، آن وقت است که اشکها از چشمها جاری خواهد گردید و دل به یاد خدا نرم خواهد شد.

البته برای این منظور، در اوّل کار باید عمل هایی را که تحمل آن بر نفس سنگین است انجام دهد، تا تکه گوشتی که به نام قلب در درون انسان نهفته است اصلاح شود، که اگر قلب به صلاح آید باقی اعضا وجوارح نیز به صلاح خواهد گرایید که رمز ماندگاری بهشتیان در بهشت و دوزخیان در دوزخ به سبب همین نیتهای قلبی است. البته این رشته سر دراز دارد.

پس دلت را به دستورات قرآن وحدیث مشغول دار، که اگر تو اورا به کار نگیری او تو را با وسوسه‏ های درونی مشغول خواهد ساخت.

نفست را در خواهش هایش رها و آزاد نگذار چون نفس همیشه در پستی و خواری خود سعی و تلاش دارد. و رستگار کسی است که نفس خودرا بپالاید و او را از آرزوها و خواهشهای باطل باز دارد.

 

امّا در مورد زیارت:

برتو لازم است که تلاش و همت کنی که شرایط و آداب زیارت را به نحو شایسته و کامل به جای آری و آن کس را که به زیارتش رفته‏ ای تعظیم نمایی و حریم حرمتش را نگهداری، و زائران را مساعدت و یاری نمایی.

برحذر باش که در خواندن زیارت‏نامه، در این گفته ات دروغگو نباشی، آنجا که می‏گوئی:

شهادت می‏دهم و اعتراف می‏کنم که (ای امام بزرگوار) شما جایگاه مرا ناظر هستی و به گفته‏ های من واقفی و می‏شنوی.

و از گردش در رواقها و صحنها و تماشای آئینه کاری ها و چلچراغ ها و گفتگو با این و آن و توجه به مردم در حرم مطهر پرهیز کن که این کار لایق و شایسته بندگان پاک و برگزیده نیست.

تا زمانی که شوق و میل باطنی به زیارت و دعا داری در حرم باش و زمانی که میل تو، به سستی گرایید بلافاصله از حرم خارج شو که ذکر نگفتن بهتر است از ذکری که با غفلت و بی‏ توجهی به محتوای ذکر همراه باشد.

در حرم مطهر برای پدر و مادرت و نیز کسانی که حقی بر تو دارند ( مانند بزرگان دین و اساتید، خویشاوندان و دوستان ) دعا و طلب رحمت نمای.

این راه و روشی است که هر کسی را که تبعیت مرا بکند او را به سوی آن دعوت می ‏کنم و البته توفیق اجابت از خداست و خداست که حق را بیان می‏ کند و به راه راست هدایت می‏ نماید و کسی را که خداوند او را بنا بر مقتضای عمل های بدش گمراه نماید برای او هدایتگری نخواهد بود و کسی را که خداوند واعظ درونی و راهنمای قلبی برایش قرار ندهد او سرپرست و راهنمایی نخواهد داشت و هدایت فقط از جانب خداست و در دست اوست و هیچکس نمی‏تواند آن کس را که دلش می‏خواهد هدایت کند.

این یادآوری است برای کسانی که بخواهند راه (درست) را به سوی پروردگار خویش در پیش گیرند.

منبع : آداب السیر والسلوک نامه‏ ای از آقا محمّد بیدآبادی به میرزای قمی

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">