حاج آقا : جیغ جیغ هورا ، الحمدلله!!!
وجدانش : چی شده حاج آقا خیلی شنگولی؟ اتفاقی افتاده؟ تحریما رو برداشتن؟
- تحریما؟! مگه مهمه؟
- مگه از اولش مذاکرات برای برداشتن همین تحریمها نبود؟
- نه عزیز من تحریما کیلویی چنده؟ مذاکره مستقیمو داشته باش! تصورشو بکن من و کدخدا، توی یه اتاق، زیر یه سقف، مذاکره مستقیم ...
- واقعاً OK امریکا اینقدر برات مهمه؟
- نمیدونی دیگه. اگه بدونی چند ساله آرزوی چنین صحنهای رو داشتم اینجوری نمیگی! از همان اول انقلاب، دوران جنگ، بعد جنگ، دوران اصلاحات ، احمدینژاد تا همینالان. اصلاً تحریمها رو هم خودمون به آمریکاییها سفارش دادیم. اواخر سال 88 ، محسن مخملباف، پیغام خصوصی! اگه خدا بخواد و دعامون توی شبای قدر مستجاب بشه به همین زودی چی؟ سفارت کدخدا رو تو تهران افتتاحیش میکنیم...
- پس حداقل نگو که نماینده مردمی و طرفدار تیم مذاکرهکننده
- تصورشو بکن پرواز مستقیم تهران – واشنگیتون چه شود. ععییی!!
- ۱ نظر
- ۲۸ تیر ۹۴ ، ۰۷:۲۸