قیـام

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا

قیـام

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا

قیـام

اگر بند بند استخوان‌های مان را جدا سازنند، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه‌ی کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی‌داریم.

عضويت در خبرنامه


موسسه بيان معنوي

نامه ذلیلانه 31 حزب اصلاح‎طلب به اوباما

من دیو شهر قصه‌ها را دوست دارم!مذاکره
زنجیرو بند اشقیا را دوست دارم!
 
آن کس که پای چشم من نیلی شد از او
آن کس که زد تیر جفا را دوست دارم!
 
آن کس که ناموس مرا دزدیده، ایضاً
آن کس که کشته بچه ها را دوست دارم!
 
اصلاً چه معنی دارد از ما اخم و تندی
من مارو عقرب، اژدها را دوست دارم!
 
«آریزونا» را با بیابان‌های سرخش
«تونگای» سبز و باصفا را دوست دارم!
 
من، مارمولک‌های صحرایتان را
آن افعی بی دست و پا را دوست دارم!
 
این خاک ما، مال شما، ارزش ندارد!
من خاک پر قدر و بها را دوست دارم!
 
اموال ملّت را ربودی؟ نوش جانت!
من شیوه‌ی کفتارها را دوست دارم!
 
من با شما اسرار پنهانی ندارم
جاسوسی «سبز» و «سیا» را دوست دارم!
 
گفتی که این ملّت همه گرگند و وحشی
حق توحّش داده ها را دوست دارم!
 
هرچند جای زخم‌هایم پر ز خون است
من جای گاز و پنجه‌ها را دوست دارم!
 
با این‌که خونم را تو کردی توی شیشه
قدر شما، دراکولا را دوست دارم!
 
آقای دنیایی و اعمالت درست است
بمب اتم، هیروشیما را دوست دارم!
 
با دشمنانم دوستی کردی به خلوت
من «زامبی» انسان‌نما را دوست دارم!
 
پشت و پناه هر که با «ایران» بدی کرد
لطف و عطای در خفا را دوست دارم!
 
سرنیزه‌‌ی سربازتان تندیس صلح است!
لشکرکشی‌های شما را دوست دارم!
 
خون جوانان می‌چکد از چنگ‌هاتان
من حیله‌ها، نیرنگ‌ها را دوست دارم!
 
چون خیمه‌شب‌بازی توانمندید الحق!
نخ‌های جنس کاموا را دوست دارم!
 
بهر نجات آریامهر از تباهی
برنامه‌ریز کودتا را دوست دارم!
 
گفتند؛ ما میشیم و دور از جان، شما گرگ!
من زندگی چون بره‌ها را دوست دارم!
 
تاریخ طرح این سیاست‌ها گذشته!
من ذهن‌های نو گرا را دوست دارم!
 
من فرش قرمز پهن کردم پیش پاتان
اذن تشرّف از شما را دوست دارم!
 
نرد رفاقت باختم دستم بگیرید!
من «لاس وگاس» باقلوا را دوست دارم!
 
این‌جا نمی‌بینم به خود آبی وگرنه
در خون عیّاران شنا را دوست دارم!
 
گشته خلاصه شعر من در سطر بعدی
من «ینگه دنیا»، «آمریکا» را دوست دارم!

سیدعلی گتمیریان

حساب توئیتری منتسب به حسن روحانی، پیامی را به مناسبت فرا رسیدن سال نو یهودی درج کرد که در آن آمده بود: در حالیکه اکنون خورشید در تهران غروب می‌کند، برای همه یهودیان به ویژه یهودیان ایرانی، روش هشانای1 مبارکی را آرزومندم.



محمد جواد ظریف ابتدا در حساب توئیتر خود نوشت: روش هشانا مبارک.


دختر نانسی پلوسی رییس سابق مجلس نمایندگان آمریکا در پاسخ به این توئیت می‌نویسد: سال نو می توانست شیرین تر باشد اگر شما به انکار هولوکاست از سوی ایران پایان می دادید.

آقای ظریف نیز در جواب توئیتری خود به خانم پلوسی می‌‍نویسد: ایران هیچگاه هولوکاست را انکار نکرده است، مردی که تصور می شد این کار را کرده است، دیگر رفته است. سال نو مبارک.

 

انشاء الله که این آیات سوره مبارکه نساء با این رفتارها سنخیتی نداشته باشد. خودتان قضاوت کنید...

بسم الله الرحمن الرحیم

الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً (139)

 همانان که غیر از مؤمنان، کافران را دوستان [خود] مى‏گیرند. آیا سربلندى را نزد آنان مى‏جویند؟ [این خیالى خام است،] چرا که عزّت، همه از آنِ خداست.


وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فی‏ حَدیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی‏ جَهَنَّمَ جَمیعاً (140)

و البتّه [خدا] در کتاب [قرآن‏] بر شما نازل کرده که: هر گاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار مى‏گیرد، با آنان منشینید تا به سخنى غیر از آن درآیند، چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را همگى در دوزخ گرد خواهد آورد.


الَّذینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَ إِنْ کانَ لِلْکافِرینَ نَصیبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً (141)

همانان که مترصّد شمایند؛ پس اگر از جانب خدا به شما فتحى برسد، مى‏گویند: «مگر ما با شما نبودیم؟» و اگر براى کافران نصیبى باشد، مى‏گویند: «مگر ما بر شما تسلّط نداشتیم و شما را از [ورود در جمعِ‏] مؤمنان باز نمى‏داشتیم؟» پس خداوند، روز قیامت میان شما داورى مى‏کند؛ و خداوند هرگز بر [زیانِ‏] مؤمنان، براى کافران راه [تسلّطى‏] قرار نداده است.


إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى‏ یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلاً (142)

 منافقان، با خدا نیرنگ مى‏کنند، و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد ؛ و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند. با مردم ریا مى‏کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى‏کنند.


مُذَبْذَبینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبیلاً (143)

 میانِ آن [دو گروه‏] دو دلند؛ نه با اینانند و نه با آنان. و هر که را خدا گمراه کند، هرگز راهى براى [نجات‏] او نخواهى یافت.


یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ تُریدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً مُبیناً (144)

 اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به جاى مؤمنان، کافران را به دوستى خود مگیرید. آیا مى‏خواهید علیه خود حجّتى روشن براى خدا قرار دهید؟


إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیراً (145)

 آرى، منافقان در فروترین درجات دوزخند، و هرگز براى آنان یاورى نخواهى یافت.

-----------------------------------------------

1. روش هشانا (ראש השנה -Rosh Hashana) عبارتی به زبان عبری که اشاره به نخستین روز از ماه عبری تیشری دارد و به معنای آغاز سال نو یهودیان است.

یادداشت آقای مهدی محمدی تحلیلگر روزنامه وطن امروز در تبیین اوضاع کنونی و پیش بینی آینده. بنده به شخصه تحلیل ایشان را در مورد دولت آقای روحانی از تحلیل حاج حسین شریعتمداری بیشتر قبول دارم.

مهدی محمدیاول- یکی از مهم‌ترین مسائلی که حسن روحانی با آن مواجه خواهد بود این است که نسبت خود را با پدیده‌ای به نام چپ روشن کند. آنچه من در اینجا چپ نامیده‌ام در واقع سرجمع کسانی است که به طور سنتی خود را اصلاح‌طلب دوم‌خردادی می‌نامیده‌اند با آنها که در سال 88 فتنه نام گرفتند. چپ اکنون ادعا می‌کند انتخابات 24 خرداد را برده است. خواهیم دید این ادعا را تا چه حد می‌توان جدی گرفت اما این مساله اصلی نیست. مساله اصلی این است که حسن روحانی به عنوان برنده انتخابات 24 خرداد، خود چه فهمی از این مساله دارد و چپ را چگونه تحلیل می‌کند. چپ اکنون در 4 حوزه مدعی است:

1ـ چپ خود را برنده فضای سیاسی می‌داند و نتیجه می‌گیرد این امر محصول تفوق گفتمانی است که در حوزه اجتماعی پیدا کرده است. جریان چپ ادعا می‌کند در حوزه سیاسی برنده شده چون پیش‌تر در حوزه اجتماعی برنده شده است.

2ـ چپ مایل به بازگشت به ساختار نظام است ولی هنوز خود درک درستی از این مساله ندارد که این بازگشت به معنای تبدیل شدن به بخشی از سختار سیاسی نظام است یا اینکه بناست با استفاده از امکانات دولت دوباره بساط اپوزیسیونیسم در دولت پهن شود؟

3ـ چپ ادعا می‌کند حسن روحانی انتخابات 24 خرداد را برده است چون خود تبدیل به یک چهره اصلاح‌طلب شد و چون اصلاح‌طلبان از او حمایت کردند.

4ـ چپ ظاهرا مایل است گذشته خود را تکرار کند و معتقد، مصر و مدعی است این تکرار به دست حسن روحانی رخ خواهد داد.

درخشان‌ترین گذشته چپ آنطور که خودشان می‌گویند دوران دوم خرداد است بنابراین از دید آنها ایده‌آل دولت یازدهم این است که بدل به دوم خرداد دوم شود. چپ می‌گوید دولت روحانی جز این گزینه‌ای ندارد و پس‌پرده نسخه‌ای هم آماده کرده است در این باره که چگونه می‌توان دوم خردادی دیگر خلق کرد.

دوم: آیا جریان چپ برنده انتخابات 24 خرداد بوده است؟ 2 طیف از تحلیل‌ها درباره نتیجه انتخابات 24 خرداد وجود دارد که هر دو عمیقا گمراه‌کننده است. یک تحلیل این است که گفته شود روحانی رای آورد چون اصولگرا بود. اگرچه تبار سیاسی حسن روحانی به جریان راست نزدیک‌تر است تا چپ ولی تا آنجا که معیار تمییز اصولگرایی از غیر اصولگرایی وقایع سال 88 است روحانی را به معنای مرسوم کلمه نمی‌توان اصولگرا دانست. در واقع به عقیده من جریان اصولگرا نیازی هم ندارد که اصرار کند روحانی اصولگراست چرا که اساسا در انتخابات 24 خرداد به روحانی نباخته است که حالا برای تولید اعتماد به نفس ضرورتی به اصولگرا جا زدن او باشد. اصولگرایان در 24 خرداد اولا به خودشان باختند و ثانیا به میراثی که احمدی‌نژاد به جا گذاشته بود. به خودشان باختند چون نتوانستند در زمان درست تکلیف خود را تشخیص بدهند و توفیق عمل به آن را پیدا کنند (و با این حال بیش از 45 درصد رای آوردند) و به احمدی‌نژاد باختند چون عملا در تبدیل شدن به منتقدان صریح کارنامه او کاهلی کردند (و در مواردی اصرار کردند که ما ادامه احمدی‌نژاد یا یک احمدی‌نژاد جدید هستیم.) بنابراین روحانی اصولگرا نیست و ما اصولگرایان انتخابات 24 خرداد را باخته‌ایم.

اما آیا معنای این سخن که روحانی اصولگرا نیست این است که روحانی اصلاح‌طلب به مفهوم دوم خردادی کلمه یا جزو همفکران سازمان مجاهدین، حزب مشارکت و مجمع روحانیون است؟ خود او می‌گوید چنین نیست، مردم هم‌چنین شناختی از او ندارند و اصلاح‌طلبان هم اخیرا این نغمه را ساز کرده‌اند که روحانی از ما نیست و هرلحظه ممکن است از دست در برود. حدود 18 میلیون رای روحانی در این کشور رای چپ نیست. چپ هرگز این مقدار رای نداشته و امروز هم ندارد. این رای، رای به توقف وضع موجود بود و البته اصلاح‌طلبان در اینکه جامعه متقاعد شود روحانی مهم‌ترین کسی است که جدی‌ترین مرزبندی را با وضع موجود دارد نقش ایفا کردند. چپ نمی‌تواند رأیی را که احمدی‌نژاد و برخی اصولگرایان برای روحانی جور کردند به نام خود بزند چرا که اگر اینطور بود معنا نداشت که گزینه‌ای مانند عارف را که به همه معانی ممکن اصلاح‌طلب خالص‌تری است کنار بگذارد و به گزینه‌ای متوسل شود که اکنون باید صبح تا شب نقشه بکشند که چگونه از فاصله‌گیری روز‌افزون او با خودشان جلوگیری کند.

سوم: پروژه تبدیل کردن 24 خرداد به دوم خرداد دوم ابعاد مهمی دارد که الیت1 امنیتی و سیاسی جریان اصلاحات (و فتنه در پس و پشت آن) اکنون با جدیت در حال پیگیری آن است. چند نکته مهم در اینجا هست:

1ـ برای چپ ظاهرا چندان مهم نیست که در دولت روحانی پست‌های حساس بگیرد، مهم‌تر برای صحنه‌گردانان امنیتی این جریان این است که بتواند زیر عبای شیخ سامان سیاسی خود را احیا کنند. منظور از احیای سازمان سیاسی چپ اولا به صحنه بازگرداندن دوباره کادرهای ارشد، ثانیا بازگشایی احزاب و ثالثا احیای زیر‌ساخت‌های رسانه‌ای و مطبوعاتی است. چپ تصور می‌کند اگر روحانی صرفا فضای کافی برای انجام این عملیات را در اختیارش قرار بدهد، به خواسته اصلی خود رسیده است. چپ تصور می‌کند اگر بتواند سازمان کار سیاسی خود را دوباره احیا کند خواهد توانست ظرف 4 سال آینده دولت را از روحانی بگیرد. برای چپ، روحانی ابزار گذار و لذا یک رئیس‌جمهور یک دوره‌ای است.

برنامه کار چپ در دولت روحانی دوم خردادیزه کردن گفتمان دولت او است. هیچ نشانه‌ای از اینکه سران این جریان در مذاکرات خود با حسن روحانی علاقه‌ای به حل مشکلات اقتصادی کشور داشته یا پیگیر برنامه‌هایی ویژه در این حوزه باشند وجود ندارد. چپ اکنون به این می‌اندیشد که چگونه می‌تواند گفتمان حسن روحانی را به گفتمان خود نزدیک کند. برای این کار تمرکز چپ روی گرفتن پست‌های حساس غیراقتصادی در کابینه روحانی بویژه در حوزه‌های اطلاعات، ارشاد، علوم و کشور است. نشانه‌هایی هست که تا امروز سران چپ جز درباره این حوزه‌ها با روحانی مذاکره نکرده‌اند. گذشته از اینکه چپ می‌خواهد فضای امنیتی را روی خود سبک کند، این نوع مواجهه با دولت حسن روحانی معنایی جز این ندارد که از دید چپ ایده‌آل روحانی این است که تبدیل به یک خاتمی دیگر شود.

برای این منظور روحانی از جانب چپ برای تمرکز روی حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی، بازگرداندن الیت چپ به وزارت اطلاعات، چیدن نیروهای چپ در بدنه استانداری‌ها و فرمانداری‌ها و در نهایت آغاز درگیری‌های ساختاری و گفتمانی با نظام تحت فشار قرار خواهد گرفت و هر چه در این حوزه عمیق‌تر شود از اولویت شماره یک خودرو دولتش که ایجاد ثبات و سپس بهبود اقتصادی است فاصله می‌گیرد و به این ترتیب پشتوانه اجتماعی خود را –که گفتیم درصد محدودی از آن متعلق به چپ است- به سرعت از دست خواهد داد. روحانی بزودی در معرض این پرسش بزرگ قرار خواهد گرفت که میان مطالبات ضد‌ساختاری چپ و مطالبه فزاینده اجتماعی درباره حل مشکلات اقتصادی کدام را بر دیگری ترجیح خواهد داد.

---------

1. نخبه

منبع: وطن امروز - تسنیم

نوه شهیدحملات انتحاری در پاکستان و شیعه‌کشی در مناطق مختلف این کشور دیگر این‌قدر تکرار شده است که در صفحه اول روزنامه‌های ایرانی هم جایی نداشته باشد، اما عاشقان ایران در سرزمین پاکستان، همچنان بر سر مزار شهدایشان پرچم ایران می‌زنند و امام‌خمینی(ره) را نجات‌بخش دنیای خودشان می‌دانند.

روز جمعه، یعنی چهار روز پیش یک حمله انتحاری دیگر در شهر پیشاور پاکستان اتفاق افتاد و هدف حمله این بار مدرسه‌ای بود که در همه این سالها در خط مقدم ایستادگی در مقابل تفکر وهابیت ایستاده بود.

شهید عارف‌حسینی، رهبر سابق شیعیان پاکستان در زمان حیاتش پایه مدرسه‌ای دینی را در پیشاور گذاشت که امروز به نام مدرسه شهید عارف‌حسینی معروف است و بزرگترین مرکز دینی شیعیان پاکستان است و بانیان امروزش هم ابایی از وابستگی ایدئولوژیک تفکرات اداره مدرسه‌شان با جمهوری اسلامی ایران ندارند.

مدرسه‌ای که بیش از اینکه سفارت ایران در پاکستان مرکزی برای بسط و گسترش تفکر انقلاب امام خمینی در پاکستان باشد، پایگاه همه عاشقان امام خمینی و رهبر انقلاب شده است.

در این حمله انتحاری نوه شهید عارف حسینی هم شهید می‌شود. نوجوان 12 ساله‌ای که نزدیکانش می‌گویند از همان بچگی عاشق ایران و رهبرش می‌شود.

نزدیکان نوه شهید‌شده شهید عارف حسینی خاطره واضحی از او دارند: " همیشه این شعر عموپورنگ که با مطلع «ایران وطن ماست» شروع می‌شد را می‌خواند و وقتی بقیه هم سن و سالهایش با تعجب از او سوال می‌کردند با افتخار اعلام می‌:کرد که ایران وطن اوست.

این اولین و آخرین شهید عاشق ایرانی پاکستانی در این سالهانیست و همه اینها در شرایطی است که رسانه‌ها و فرهنگ و هنر ایرانی به سادگی در حال عبور کردن از این  پایگاه جهانی انقلاب ایران هستند.

منبع

مستند ایران و غرب از مجموعه مستندهای BBC می باشد که به روایت سیر تحولات بین ایران و غرب پرداخته. از جمله مواردی که به صورت مفصل در این مستند به آن پرداخته شده روند مذاکرات هسته ای ایران با غرب می باشد که در دوره حضور آقایان حسن روحانی، علی لاریجانی و سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی بررسی می شود. با دیدن این مستند می توان مقایسه ای بین سه سیاست تنش زدایی آقای حسن روحانی، مذاکره آقای لاریجانی و مقاومت احمدی نژاد انجام داد. اینکه هر یک چه سیاستی در مقابل غرب اتخاذ کردند و غربیها در مقابل هریک چه واکنشی نشان دادند و نتیجه چه شد.

نمایش در این آدرس

خلاصه ای از این کلیپ را در ادامه مطلب می تونید بخونید.

ضمناً با استفاده از این مستند و یکسری گفتگوها و تحلیل های دیگر مستندی در ایران تحت عنوان "داستان انرژی هسته ای ایران" تولید و از صدا و سیما پخش شده که اون رو هم می تونید از اینجـا دانلود کنید.

حامیان دکتر جلیلی در راستای تبیین گفتمان مقاومت و ابعاد مدیریتی و شخصیتی او اقدام به تهیه جزوات متعددی کرده اند.مطالعه این جزوات می تواند پاسخگوی خیلی ابهامات و سوالات در مورد دکتر جلیلی و نوع نگاه ایشان نسبت به مسائل مختلف باشد.

 

"جلیلی چگونه می اندیشد" + دانلود

"در دبیرخانه چه می گذرد؟" +دانلود

"مبانی قرآنی گفتمان مقاومت" + دانلود

"مقاومت رمز پیشرفت" + دانلود

"دین همه دین است" + دانلود

 

برای مشاهده آنلاین این جزوات به ادامه مطلب بروید.

خلاصه ای از مواضع ما در حمایت از آقای دکتر جلیلی و حمایت از گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه­ های مختلف به صورت زیر ارائه می­ گردد. از آنجائیکه این جبهه عمده روش تبلیغاتی خود را در اقناع فکری و عقیدتی می­ داند، شایسته است طرفداران آقای دکتر جلیلی ضمن مطالعه دقیق این جزوه در فعالیت تبلیغاتی خود این مواضع را رعایت کنند.

حوزه سیاسی :

  1. مبتنی بر گفتمان اسلام ناب، سیاست ما عین دیانت ماست. نیت ما از ورود به عرصه سیاسی شهرت طلبی، قدرت طلبی و یا عقده­ گشایی از مخالفین نیست.

چند کلیپ مهم صوتی و تصویری برای این روزهای ما. یادمان باشد در مواقع فتنه چشم و گوشمان به اشاره مولا و مقتدایمان باشد و گرنه هیچ تضمینی برای سقوط ما هم وجود ندارد...

۱۳۹۲/۰۲/۱۶

فوتوکلیپ: «التزام به قانون»

منبع

پنج محور بیانات رهبر انقلاب درباره انتخابات

لینک منبع

مجاهدت برای خدا

لینک منبع

مستند سه قسمتی ایران و غرب محصول شرکت بروک لپینگِ بی بی سی انگلیس است که با همکاری شبکه نشنال جئوگرافیک، فرانس ۳، ان اچ کی و پرس تی وی ساخته شده است. این مستند چالشهای بین انقلاب اسلامی با غرب را در رویدادهای مختلف بعد از انقلاب مرور می کند. در مورد اعتبار مطالب مطرح شده در این مستند قضاوتی نمی کنم.

از جمله موضوعاتی که این مستند به آن پرداخته تحلیل منازعه ایران و غرب در زمان جرج بوش پدر و آقای هاشمی رفسنجانی است. آقای هاشمی احتمالاً باید این جمله بوش پدر را خوب به خاطر داشته باشند "حسن نیت ، حسن نیت می آورد." این جمله نوعی دعوت طرف ایرانی به مذاکره بود.

جرج بوش پدر

این پیام جرج بوش از طرف ایرانی با واکنش مثبت مواجه می شود. قرار بر نشان دادن حسن نیت می شود و اینکه طرف ایرانی ابتدا حسن نیتش را نشان دهد! برای نشان دادن حسن نیت، طرف غربی پیشنهاد می کند ایران اسرای فرانسوی در دست حزب الله لبنان را آزاد کند.

اینکه نتیجه این مذاکره و تعامل سازنده! آقای هاشمی با غرب چه می شود را پیشنهاد می کنم خودتان ببینید. اما در هر صورت این تجربه نمونه خوبی برای تشخیص حقیقت ادعای کاندیداهای حال حاضر ریاست جمهوری است که مدعی مذاکره و حل اختلافات با غربند. این یک نمونه از کوتاه آمدن در برابر غرب است. نتیجه گیریش با خودتان.

 

دریافت
حجم: 29.6 مگابایت

مدت زمان: 10 دقیقه و 1 ثانیه

دانلود اصل مستند به همراه تحلیل و بررسی در سایت فتیان

انتخابات سال 92 دارد لحظه به لحظه نزدیکتر می شود. عده ای نامزد شده اند. عده دیگری دنبال هرکدام از این افراد راه افتاده اند. از این شهر به آن شهر. هر کسی دارد لشکریان خودش را سازماندهی می کند. جلسات پشت سر هم، شبکه سازی، نیروچینی، چاپ و تکثیر تبلیغات. انواع رسانه ها را بکار می گیرند و خلاصه تنور انتخابات دارد داغ می شود. اما نسبت من و شما با این تنور داغ چیست؟

کاندیداهای ریاست جمهوری 92

عده زیادی از مدتها قبل دست به کار شده اند، خمیرشان را ورز داده اند و منتظر داغ شدن تنورند تا نان خودشان را از آن درآورند. بعضی نانی بزرگتر ، بعضی کوچکتر. اما این تنور با من و شمایی که از این نانها نخورده ایم و انشاء الله نخواهیم خورد هم نسبتی دارد؟ آیا تکلیف ما همین مقدار که روز انتخابات برویم سر صندوق و به هرکه خوشمان آمد رأی بدهیم و خلاص؟

آیت الله میرباقری در کتاب ولایت الهیه خود می فرمایند اعمال انسان چه خوب و چه بدش بسته به حوزه تأثیرشان به صورت کلی در سه سطح قرار می گیرند. اعمال فردی، اجتماعی و تاریخی. اعمال فردی آندسته اعمالی هستند که حوزه اثرشان مثبت یا منفی خود فرد است. مثل مسواک زدن. اعمال اجتماعی هم به همین نسبت اعمالی هستند که حوزه اثرشان در یک اجتماع و در یک مقطع زمانی است. مثلاً ساخت یک پل. همچنین اعمال تاریخی نیز اعمالی هستند که حوزه اثرشان طول تاریخ است. مثلاً یاری سیدالشهداء در صحرای کربلا. همه این اعمال را هم با همین اعضاء و جوارح عادی خودمان انجام می دهیم اما ارزش آنها بسیار با یکدیگر متفاوت است.

اکنون دوباره به صحنه انتخابات نگاه کنیم. ظاهراً رقابت بین چند نفر کاندیدای ریاست جمهوری است. اما نه اگر بیشتر دقت کنی چشمان نگران مسلمانان کشمیر و پاکستان و افغانستان و مظلومان دیگری در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، بحرین و افریقا و امریکا را هم خواهی دید که با نگرانی به این انتخابات چشم دوخته اند. از آن طرف گرگ هایی هم از داخل و خارج به این انتخابات خیره شده اند و از مدتها قبل لشکریان خود را فراخوانده اند و سناریوها نوشته اند.

حال مائیم و این صحنه بزرگ تاریخی و امتحانهایی که از همه ما گرفته خواهد شد.

"آقا بیخیال ما شو. ما از این اجرهای عظیم نخواستیم. درس دارم، قرض دارم، حال ندارم."

اینگونه نیست که تنها کسانی که نامزد شده اند یا دارند برای کسی تبلیغ می کنند وارد در این صحنه امتحان الهی شده باشند. همه با هم وارد شده ایم. همه امتحان می شویم. البته که هرکس به اندازه وسع و توانش تکلیف دارد اما اینگونه نیست که فقط برخواستن ها عمل حساب شود. خیر نشستن ها هم خودش عملی است.

خلاصه اینکه همه ما در حال ورود به یک صحنه امتحان بزرگ تاریخی هستیم. تکلیف تک تک ماست که برای شناسایی نامزد اصلح اقدام کنیم. بخوانیم، ببینیم، بپرسیم و آنگاه که به نتیجه رسیدیم برای دفاع از جبهه حق قیام کنیم.